واثق

Forscha واثق nima?, Forscha - Forscha lug'at واثق bu nima degani?

[ ثِ ] (ع ص) اعتماددارنده. (تاج
العروس) (آنندراج) (ناظم الاطباء).
مطمئن : به همّت بلند و عقل کامل برزویه
واثق گشتند. (کلیله و دمنه). چون مزاج این
باشد به چه تأویل خردمند بدان واثق تواند
بود. (کلیله و ...

[ ثِ ] (اِخ) از شعرای عثمانی و نام او
احمد است. وی به جهت حسن خط به
استنساخ کتب اشتغال داشت و در پایان عمر
دچار جنون شد و به سال ۱۱۰۳ هـ . ق. در
بیمارستان درگذشت. (از قاموس الاعلام ...

[ ثِ ] (اِخ) نام یکی از شعرای اصفهان.
از اوست:
ای آنکه ترا زیاده از جان دارم
در عشق تو نی سر و نه سامان دارم
تا دل دارم درد تو دارم در دل
تا جان دارم غم تو در ...

[ ثِ ] (اِخ) از شاعران و خطاطان
عثمانی و نام او ابراهیم است و به سال ۱۱۶۸
هـ . ق. درگذشت. (از قاموس الاعلام ترکی).

[ ثِ ] (اِخ) (... الثانی) لقب عمربن
ابراهیم مکنی به ابوحفص از خلفای عباسی
مصر که به سال ۷۸۷ هـ . ق. بجای متوکل علی
اللََّه به خلافت رسید و تا ۷۹۱ هـ . ق. چهارسال
خلافت داشت. ...

[ ثِ ] (اِخ) (... الاول) ابراهیم بن
المستمسک بن الحاکم بامراللََّه از خلفای
عباسی مصر معروف به واثق اول و کنیهٔ او
ابواسحاق بود. در ۶ ذی القعدهٔ سال ۷۴۰
هـ . ق. بجای برادرش مستکفی باللََّه سلیمان
خلافت ...

[ ثِ ] (اِخ) ادریس بن محمدبن عمربن
عبدالمؤمن معروف به ابودبوس و ملقب به
واثق، بر پسر عم خود ابوحفص عمربن
ابی ابراهیم (مرتضی) پادشاه مراکش خروج و
قصد مراکش کرد. مرتضی بگریخت و به
دست یکی از بستگان ...

[ ثِ ] (اِخ) حسن (میرزاحسن) بیک،
یکی از شعرای هند که در دربار نیز منصبی

عالی داشت و ...

[ ثِ ] (اِخ) قاسم بن محمدبن قاسم
یکی از ملوک دوران اول حمودیه (بنوحمود)
در جزیرةالخضراء (اندلس) بود که در حدود
سالهای (۴۴۰ تا ۴۵۰ هـ . ق. MMM
۱۰۴۸-۱۰۵۸ م). فرمانروایی داشته است.
پس از وی قلمرو فرمانروایی ...

[ ثِ ] (اِخ) محمد واثق یکی از
شاعران عثمانی در قرن یازدهم هجری بوده
است. (از قاموس الاعلام ترکی).

[ ثِ ] (اِخ) محمد چهارم معروف به
واثق مرینی یکی از امرای بنی مرین است که
در سال ۷۸۸ هـ . ق. حکومت یافته. (از طبقات
اسلام ص ۴۹).

[ ثِ ] (اِخ) مکهن لال قوم کایتهه یکی
از شاعران هند و ساکن قصبهٔ «ملانوان» از
نواحی لکهنو بود. اشعار او دارای مضامین
لطیفی است، از اوست:
شب سوی من راه از غلط افتاد خود کام مرا
برگشت همچون روز من ...

(ثِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - اطمینان دارنده . 2 - استوار، محکم .


Forscha - Forscha lug'atida Forscha واثق so'zining Forscha ma'nosi nima? Forscha tili bo'limidagi واثق so'zi Forscha tilidagi ma'noni yuqoridan o'qingiz mumkin. واثق boshqa tillarda ma'noni quyidagidan topishingiz mumkin.

Forscha - Forscha луғатида Forscha واثق сўзининг Forscha маъноси нима? Forscha тили бўлимидаги واثق сўзи Forscha тилидаги маънони юқоридан ўқингиз мумкин. واثق бошқа тилларда маънони қуйидагидан топишингиз мумкин.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful