خرم‌آباد

Forscha خرم‌آباد nima?, Forscha - Forscha lug'at خرم‌آباد bu nima degani?

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان کچرستاق بخش مرکزی شهرستان نوشهر، واقع در ۶هزارگزی جنوب باختری المده. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۳).

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان فریم بخش دودانگهٔ شهرستان ساری، واقع در ۸هزارگزی باختر کهنه ده. کوهستانی، جنگلی و معتدل است. آب آن از چشمه. محصول آن برنج
و غلات. شغل اهالی زراعت. راه ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان شهرخواست بخش مرکزی شهرستان ساری، واقع در ۴هزارگزی باختری ساری. دشت، معتدل و مرطوب است. آب آن از چشمهٔ زرگرباغ و
محصول آن برنج، غلات و صیفی. شغل اهالی زراعت ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است جزء دهستان طارم بالای بخش سیروان شهرستان زنجان، واقع در ۴۲هزارگزی شمال باختری سیروان و ۲هزارگزی راه مالرو عمومی. کوهستانی و
معتدل است. آب از قنات و رودخانهٔ شاهنشین. محصول آن غلات، ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است جزء دهستان قره کهریز بخش سربند شهرستان اراک، واقع در ۴۳هزارگزی خاور آستانه سر راه فرعی خمین به شاه زند. کوهستانی و سردسیر است. آب از
قنات و رودخانهٔ محلی. محصول آن ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است جزء بخش جعفرآباد شهرستان ساوه. این دهکده در جلگه قرار دارد و معتدل است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و بنشن و پنبه و شغل اهالی
زراعت و ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است جزء دهستان رزقچای بخش نوبران شهرستان ساوه، واقع در ۹هزارگزی جنوب نوبران و ۶هزارگزی راه عمومی. این دهکده سردسیر است. آب آن از
چشمه و محصول آن غلات آبی و دیمی و ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است جزء دهستان دشتابی بخش بوئین شهرستان قزوین، واقع در ۳۶هزارگزی شمال باختری بوئین و ۱۲هزارگزی راه عمومی. این دهکده در جلگه قرار دارد
و معتدل است. آب آن از قنات و رودخانه ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است جزء دهستان زهرای بخش بوئین شهرستان قزوین، واقع در ۹هزارگزی خاور بوئین. این دهکده در جلگه قرار دارد و معتدل است. آب آن از قنات و
محصول آن غلات و شغل اهالی ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است جزء دهستان افشاریهٔ ساوجبلاغ بخش مرکزی کرج شهرستان تهران، واقع در ۴۴هزارگزی باختر کرج و ۱۲هزارگزی جنوب راه شوسهٔ کرج به قزوین.
این دهکده در جلگه قرار دارد و معتدل است. آب ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان کنگاور بخش کنگاور شهرستان کرمانشاه، واقع در ۱۲هزارگزی شمال باختری کنگاور. این ده در دشت واقع و سردسیر است. آب آن از
سراب فش و محصول آن غلات و قلمستان ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان خسروآباد شهرستان بیجار واقع در ۲۱هزارگزی جنوب باختری بیجار و سه هزارگزی حسین آباد به گرگان. این ده تپه ماهور و سردسیر و آب
آن از چشمه و محصول ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از بخش روانسر شهرستان سنندج واقع در هفت یا نه هزارگزی جنوب روانسر و ۲ الی سه هزارگزی باختر راه اتومبیل رو کرمانشاه به روانسر. این ده در
جلگه واقع و سردسیر ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان باراندوزچای بخش حومهٔ شهرستان ارومیه، واقع در ۱۵هزارگزی جنوب ارومیه و شش هزاروپانصدگزی باختر شوسهٔ ارومیه به مهاباد. این ده
در دره واقع است. آب آن از باراندوزچای و ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان مشکین باختری بخش مرکزی شهرستان خیاو، واقع در ۶هزارگزی باختر مشکین شهر و ۴هزارگزی شوسهٔ مشکین شهر به اهر. جلگه، معتدل.
آب آن از رودخانهٔ خیاوچایی و محصول آن غلات ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان حومهٔ بخش مرکزی شهرستان اهر واقع در ۱۷هزارگزی جنوب باختری اهر و ۶هزارگزی شوسهٔ تبریز به اهر. این ده کوهستانی است. آب آن
از چشمه و محصول ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است کوچک از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز، واقع در ۶۲هزارگزی جنوب خاوری زرقان، کنار راه فرعی بندامیر به سلطان آباد. (از فرهنگ
جغرافیائی ایران ج ۷).

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان کوهک بخش کوهک شهرستان جهرم، واقع در ۲۰هزارگزی خاور جهرم و یکهزارگزی شوسهٔ جهرم به لار. این ده کوهستانی و گرمسیری و
آب آن از چشمه و محصولش خرما و ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان سیرج بخش شهداد شهرستان کرمان، واقع در ۶۲هزارگزی جنوب باختری شهداد سر راه مالرو سیرج به کرمان. (از فرهنگ جغرافیائی
ایران ج ۸).

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان، واقع در ۹۳هزارگزی باختر راور کنار راه فرعی راور به یزد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۸).

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) ده کوچکیست از دهستان سیریز بخش زرند شهرستان کرمان، واقع در ۴۰هزارگزی شمال باختری زرند و ۶هزارگزی خاور فرعی زرند به راور. (از فرهنگ
جغرافیائی ایران ج ۸).

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان سرنبان بخش زرند شهرستان کرمان، واقع در ۳۰هزارگزی شمال خاوری زرند و ۱۰هزارگزی خاوری فرعی زرند به راور. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۸).

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان حومهٔ باختری رفسنجان واقع در ۶هزارگزی شمال باختری رفسنجان و ۵هزارگزی شمال شوسهٔ رفسنجان به یزد. (از فرهنگ
جغرافیائی ایران ج ۸).

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان کنارشهر بخش بردسکن شهرستان کاشمر واقع در ۲۳هزارگزی جنوب بردسکن و سر راه مالرو عمومی بردسکن به نیگنان. این ده در جلگه
واقع و معتدل است. آب آن از ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومهٔ شهرستان نیشابور واقع در ۱۲هزارگزی جنوب خاوری نیشابور. این ده در جلگه واقع و معتدل است. آب آن از قنات و
محصول آن غلات و شغل اهالی ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان ماروسک بخش سرولایت شهرستان نیشابور، واقع در ۱۴هزارگزی جنوب خاوری چکنه بالا. این ده کوهستانی و معتدل است. آب آن از
قنات و محصول آن غلات و پنبه و شغل ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان رقهٔ بخش بشرویهٔ شهرستان فردوس واقع در ۲۲هزارگزی باختر بشرویه و ۸هزارگزی شمال مالرو عمومی بشرویه بگلشن. این ده در دامنهٔ
کوه واقع و گرمسیر است. آب آن از قنات ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان نقاب بخش جغتای شهرستان سبزوار واقع در ۵۵هزارگزی خاور جغتای و ۳هزارگزی شمال اتومبیلرو جغتای به سبزوار. جلگه، معتدل. آب
آن از قنات و محصول آن غلات و پنبه ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان مایوان بخش حومهٔ شهرستان قوچان واقع در ۳۷هزارگزی جنوب باختری قوچان سر راه مالرو عمومی قوچان به خرق. این ده در جلگه واقع
و معتدل است. آب آن از ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان بالاخواف بخش خواف شهرستان تربت حیدریه، واقع در ۴۴هزارگزی شمال باختری رود و ۸هزارگزی باختر سلامی. این ده در جلگه واقع و
گرمسیر است. آب از قنات و محصول آن ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان مرکزی بخش قاین شهرستان بیرجند واقع در ۴۵هزارگزی شمال قاین و ۱۵هزارگزی باختر اتومبیل رو قاین به رشخوار. این ده در جلگه قرار
دارد و گرمسیر است. آب آن از ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان کاریزنو بالاجام بخش تربت جام شهرستان مشهد واقع در ۸۴هزارگزی شمال باختری تربت جام بر سر راه شوسهٔ عمومی مشهد به تربت جام.
این دهکده در جلگه قرار دارد با ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان چناران بخش حومهٔ شهرستان مشهد واقع در ۵۶هزارگزی شمال باختری مشهد کنار راه مالرو عمومی مشهد به اخلمد. این ده در دامنهٔ کوه
واقع و معتدل است. آب آن ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از دهستان کاریزنو بالاجام بخش تربت جام شهرستان مشهد، واقع در ۱۵هزارگزی شمال مشهد و یک هزارگزی باختر راه مشهد به کبودگنبد. این دهکده
در جلگه قرار دارد با آب و ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) ده مخروبه ای است از بخش سمیرم بالای شهرستان شهرضا. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۱۰).

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان گرکن بخش فلاورجان شهرستان اصفهان. جلگه، معتدل. آب از زاینده رود و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و راه فرعی است.
(از فرهنگ جغرافیائی ایران ج ۱۰).

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) ده کوچکی است از بخش حومهٔ شهرستان نائین واقع در دوهزاروپانصدگزی باختری نائین و ۴هزارگزی شوسهٔ نائین به کوهپایه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج
۱۰).

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از بخش ابرقوی شهرستان یزد واقع در ۱۵هزارگزی جنوب ابرقو و ۱۴هزارگزی جنوب راه ابرقو بفخرآباد و سریزد. این ده در جلگه واقع و معتدل است.
آب آن از قنات و محصول ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) دهی است از بخش حومهٔ شهرستان یزد، واقع در ۱۶هزارگزی شوسهٔ یزد. این ده در جلگه واقع و معتدل است. آب آن از قنات، محصول آن غلات و شغل اهالی
زراعت، صنایع ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) شهر خرم آباد، مرکز لرستان، یکی از شهرهای مهم استان ششم است. این شهر در ۵۵۳هزارگزی جنوب باختری تهران واقع میباشد با مختصات جغرافیایی بشرح
زیر: طول ۴۸ درجه و ۲۱ دقیقه و ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) شهرستان خرم آباد یا منطقهٔ لرستان، یکی از شهرستانهای مهم استان ششم کشور بوده و خلاصهٔ مشخصات آن بشرح زیر است:
حدود: از شمال به شهرستان نهاوند، از شمال خاوری بشهرستان بروجرد، از ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) نام یکی از دهستانهای شهرستان شهسوار (تنکابن) و همچنین نام قصبهٔ مرکز دهستان است. این دهستان در قسمت جنوب و جنوب خاوری شهسوار واقع و هوای
آن معتدل و مرطوب و آب قراء ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) قصبهٔ مرکزی دهستان خرم آباد شهرستان شهسوار، واقع در ۵هزارگزی جنوب شهسوار. دشت، معتدل، مرطوب. آب از رودخانهٔ چشمه کیله. محصول آن برنج و
مرکبات و چای و جالیزکاری. شغل اهالی زراعت و کسب. ...

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) نام رودیست که از قریهٔ باباکمال وارد نهاوند میشود و تا قریهٔ طایمه جریان دارد. سرچشمهٔ آن از کولانست. (یادداشت بخط مؤلف).

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) شهری بوده است در خوزستان که شاپور ذوالاکتاف آنرا بنا کرد:
زبهر اسیران یکی شهر کرد
جهان را از آن بوم پربهر کرد
کجا خرم آباد بد نام شهر
از آن بوم خرم کرا بود بهر.فردوسی.

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) نام قریه ای است از قرای ری. (معجم البلدان).

[ خُ رْ رَ ] (اِخ) نام قریه ای است از قرای بلخ. (معجم البلدان).

[ خُ رْ رَ ] (اِ مرکب) هر جای مزروع و دلکش. (ناظم الاطباء).


Forscha - Forscha lug'atida Forscha خرم‌آباد so'zining Forscha ma'nosi nima? Forscha tili bo'limidagi خرم‌آباد so'zi Forscha tilidagi ma'noni yuqoridan o'qingiz mumkin. خرم‌آباد boshqa tillarda ma'noni quyidagidan topishingiz mumkin.

Forscha - Forscha луғатида Forscha خرم‌آباد сўзининг Forscha маъноси нима? Forscha тили бўлимидаги خرم‌آباد сўзи Forscha тилидаги маънони юқоридан ўқингиз мумкин. خرم‌آباد бошқа тилларда маънони қуйидагидан топишингиз мумкин.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful