خارجة

Forscha خارجة nima?, Forscha - Forscha lug'at خارجة bu nima degani?

[ رِ جَ ] (اِخ) ابومسکین. یکی از
تابعان است. راوی حدیث نیز بوده است.
(یادداشت بخط مؤلف).

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن منصور. در تاریخ
بیهق روایتی بدین مضمون از او منقول است:
قال عبدان عبدالملک بن عبدالحلیم اخبرنا
یحیی بن یحیی اخبرنا خارجةبن منصور
اخبرنا ربعی عن المعرور عن ابی ذر الغفاری
انه قال قال رسول اللََّه ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن مصعب السرخسی
مکنی به ابی الحجاج. یکی از تابعیان است.
شاید این شخص همان خارجةبن مصعب نام
برده در فوق باشد.

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن مُصعَب بنابر نقل
تاریخ گزیده ص ۲۴۷ او افقه فقهاء خراسان
بود در المصاحف ص ۱۴۳ وکیع از خارجةبن
مصعب و او از خالد الحذاء حدیث می کند که
می گفت «من ابن ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن عمرو. حلیف
آل ابی سفیان. ابن منده از طریق عبدالحمیدبن
جعفر حلیف ابی سفیان بودن را در بارهٔ او
روایت کرده است ولی صواب آن است که ابن
بهرام از شهربن حوشب حلیف بودن ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن عمروالجمحی.
طبرانی از طریق عبدالملک بن قدامةالجمحی
و او از پدرش و پدرش از خارجةبن
عمروالجمحی نقل کرده است که پیغمبر(ص)
فرمود در یوم الفتح، وصیتی مر وارثی را
نیست. الحدیث ابوموسی می گوید این ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن عمروالانصاری.
وی به ابن عامر مشهور است. ابن ابی حاتم از
پدرش نقل کرده که این خارجه از آنان است
که در روز جنگ اُحُد کمک کرده اند. (الاصابه
جزء دوم ص ۸۵).

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن عقال الرعینی
الرمادی (بنابر نقل الاصابه قسم ثالث ص
۱۴۶) صاحب تاریخ مصر او را ابن عراک
الرعینی الرمادی ضبط کرده است وی از آنانی
بود که با عمروبن عاص در فتح مصر ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن عفقان الثقفی. ابن
ابی حاتم گوید که ابن مرزوق از ام دهیم دختر
مهدی بن عبداللََّه بن جمیع بن خارجةبن عفقان
از پدرش (یعنی مهدی بن عبداللََّه) و پدرش از
اجدادش... از خارجةبن عفقان آورده ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن عبدالمنذر
الانصاری. گفته شده است که این نام ابی لبابة
راست و این گفتهٔ ابن ابی داود است. از
عطاردی روایت شده است که ابن فضیل از
عمروبن ثابت و عمرو از ابن عقیل و ابن عقیل ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن سنان. در عقدالفرید
ج ۶ ص ۲۵ ذیل یوم قطن این نام چنین آورده
است: خارجةبن سنان پسرش را بنزد
اباتیحان آورد و او را نزد اباتیحان گذاشت و
گفت این پسر بجای پسر تو. اباتیحان ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن سائب بن الحَذّاذ
صاحب تاریخ گزیده در ج ۱ ص ۲۲۴ آن را
در ذیل اسامی بعضی از صحابه بصورت
خارج بن سائب الحذاذ از قوم بنی حارث
خزرجی ضبط کرده است مرحوم قزوینی در
تاریخ ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن زیدبن ثابت
الانصاری. بنقل وفیات الاعیان ص ۱۸۵ یکی
از فقهای سبعه بوده و در مدینه مسکن داشت
او از تابعین جلیل القدری بود که ادراک زمان
عثمان را نیز کرده بود. پدرش ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن زیدبن ابی زُهَیربن
مالک بن امری ء القیس بن مالک الانصاری
الخزرجی... موسی بن عقبه از ابن شهاب و
محمدبن اسحاق و تنی چند نقل کرده است که
خارجة از جمله کسانی بود که ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن زیدالخزرجی. این
آن کس است که گویند بعد از مرگ بسخن
آمد. ابونعیم او را به همین نام نامیده است ولی
واقع آن است که در این نام خلطی کرده و
صواب زیدبن خارجة ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن حُصَین. در کتاب
امتاع الاسماع نام این شخص در زمرهٔ وفد
فرازة آمده است و شاید این خارجة همان
خارجةبن حصن است که در پیش نامش
گذشت. (امتاع الاسماع جزء اول ص ۴۹۵).

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن حصن بن حذیفةبن
بدر برادر عیینةبن حصن... این شخص پدر
اسماءبن خارجه است که در کوفه صاحب
منزلتی بود. ابن شاهین از طریق مدائنی و
مدائنی از ابی معشر و ابی معشر از یزیدبن
رومان ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن حذافةبن غانم بن
عامربن عبداللََّه بن عبیدبن عویج بن عدی بن
کعب بن لؤی... و مادرش فاطمه بنت عمروبن
بحیرةالعدویه بوده است. او یکی از شجعان
عرب است و به هزار سوار بشمار ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن حُثَیل الاَشْجَعی در
کتاب امتاع الاسماع این نام آمده است ولی
محشی کتاب در ذیل ادعای عدم رؤیت و
شنیدن این نام را در جای دیگر کرده و حدس
زده است که شاید وی همان ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن جُمَیر الاشجعی. در
اسم وی نظرها مختلف است بعضی او را
حارثه و بعضی دیگر جاریه آورده اند و
همچنین در اسم پدر او نیز اختلاف است
بعضی ها حِمیَر و بعضی دیگر حُمَیر و گروهی ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن جَزِء یا جَزی خفیفة
العذری. ابن السکن و جز او نام وی را برده اند
و همچنین ابن منده و بیهقی و ابن السکن از او
اخراج حدیث کرده اند و خطیب و مؤتلف از
طریق سعیدبن ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن جبلة. ابن حبان و
گروهی دیگر او را از صحابه دانسته اند و در
حالیکه این نظر جز وهم چیزی دیگر نیست و
علت آن تصحیف و انقلابی است چه این گروه
از طریق شریک و ...

[ رِ جَ ] (اِخ) ابن النعمان. این نام را
ابوموسی چنین از علی بن العسکری آورده
است و حال آنکه در آن خطائی است که ناشی
از تصحیف و افتادگی است محمدبن حبیب
شیخ العسکری فردی از طریق شعبه ...

[ رِ جَ ] (اِخ) نام قریه ای است از
افریقا از نواحی تونس. و ابوالقاسم بن
محمدبن ابوالقاسم خارجی فقیه که بر مذهب
مالک بن انس بوده است و قبل از ششصد
هجری مرده است منسوب به آنجاست.
(معجم البلدان ج ...

(اِخ) یکی از روات است و در کتاب
مصاحف نام او آمده است: حدثنا عبداللََّه قال
حدثنا ابوطاهر قال اخبرنا ابن وهب قال
اخبرنی مالک عن ابن شهاب عن سالم و
خارجة: ان ابابکر الصدیق کان جمع القرآن
فی قراطیس. ...

[ رِ جَ ] (اِخ) نام چندین مرد است که
مادرشان را ام الخارجة می گفتند و گویند
ام الخارجة نام زنی بود از قبیلهٔ بجیلة که
فرزندان زیادی از قبائل بوجود آورد او را
خَطِب (بسیارشوهرخواه) خطاب می کردند در
حالی ...


Forscha - Forscha lug'atida Forscha خارجة so'zining Forscha ma'nosi nima? Forscha tili bo'limidagi خارجة so'zi Forscha tilidagi ma'noni yuqoridan o'qingiz mumkin. خارجة boshqa tillarda ma'noni quyidagidan topishingiz mumkin.

Forscha - Forscha луғатида Forscha خارجة сўзининг Forscha маъноси нима? Forscha тили бўлимидаги خارجة сўзи Forscha тилидаги маънони юқоридан ўқингиз мумкин. خارجة бошқа тилларда маънони қуйидагидан топишингиз мумкин.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful