جمری

[ جَ ری ی ] (اِخ) عبداللََّه بن محمد
ضبی، مکنی به ابوعبدالرحمان. از محدثان
است. ابومنصور محمدبن سعد از وی روایت
دارد. (لباب الانساب).

[ جَ ری ی ] (اِخ) مالک بن نویرةبن
جمرهٔ یربوعی تمیمی. از مرتدان مشهور
است. وی بدست خالدبن ولید بقتل رسید.
(لباب الانساب).

[ جَ ری ی ] (اِخ) عامربن شقیق بن
جمرة اسدی (منسوب است بجد خود). از
محدثان است. وی از ابووائل روایت کند و از
او ثوری روایت دارد. (لباب الانساب).

[ جَ ری ی ] (اِخ) زیادبن ابی جمرة
لخمی (منسوب است بپدر خود). از فقیهان و
محدثان است. لیث بن سعد از او روایت دارد.
وی پیش از ۱۵۰ هـ . ق. درگذشت. (لباب
الانساب).

[ جَ ری ی ] (ع ص نسبی) نسبت
است به بنوجمرة و آنان گروهی بودند از
بنوضبه که در بصره مسکن گزیدند و محلّه ای
بنام آنان نامیده شد. گروهی از محدثان به این
نام مشهورند. (لباب الانساب).

[ جَ ] (اِ) جُمْری. (برهان). رجوع به
جُمری شود.

[ جِ ] (اِ) جُمْری. (برهان). رجوع به
جُمری شود.

[ جُ ] (اِ) بلغت ماوراءالنهر، مردم
بازاری و کم اصل و جلف و گدا و تلنگی را
گویند. و بفتح اول و کسر اول هم آمده است.
(برهان).

Forscha - Forscha lug'atida Forscha جمری so'zining Forscha ma'nosi nima? Forscha tili bo'limidagi جمری so'zi Forscha tilidagi ma'noni yuqoridan o'qingiz mumkin. جمری boshqa tillarda ma'noni quyidagidan topishingiz mumkin.

Forscha - Forscha луғатида Forscha جمری сўзининг Forscha маъноси нима? Forscha тили бўлимидаги جمری сўзи Forscha тилидаги маънони юқоридан ўқингиз мумкин. جمری бошқа тилларда маънони қуйидагидан топишингиз мумкин.