پر

Forscha پر nima?, Forscha - Forscha lug'at پر bu nima degani?

[ پِ ] (اِ صوت) در تداول اطفال، آواز
پریدن گنجشک و جز آن.
- || پر زدن، در تداول اطفال؛ پریدن.
پرواز کردن. و رجوع به پِرپِر شود.

[ پِ ] (فرانسوی، اِ) واسال بزرگ پادشاه
(از دوازده پر شارلمانی). || عضو شورای
عالی فرانسه از ۱۸۱۵ تا ۱۸۴۷م. || عضو
مجلس لُردهای انگلستان.

[ پَ ] (اِ) (درخت...) نوعی از سماق است
و در باغهای ایران بنام پر غرس کنند و در
قره داغ آذربایجان وحشی آن وجود دارد.

[ پُ ] (ص) (از پهلوی اَویر، بسیار
سخت) مملُوّ. مَلأَی. مَلآن. ممتلی. مُکتَتَز.
مشحُون. غاصّ. انباشته. لبالب. مالامال. لب
به لب. لَمالَم. لبریز. مال مال. آکنده. مُترَع.
مُؤمَّت. مغمور. بسیار. دارای بسیار از چیزی.
مقابل تهی و خالی و بیکار:
زآن پیش ...

[ پَ/ پِ رر ] (اِ) قصبه و انبوبه و
نای گونه ای شاخی، که بر آن چیزهای خرد
چون مو رسته و تن و بال پرندگان بدان
پوشیده است. ریش. || بال و پر. (برهان).
جناح. تیریز. دست ...

( ~.) (اِ.) = پرتو: شعاع ، پرتو.

و پا قرص ( ~. قُ) (ص مر.) 1 - نیرومند. 2 - پابرجا، استوار.

و بال (پَ رُ) (مص ل .)1 - توانایی ، قدرت . 2 - بال و پر.

زبان ریختن (پَ رِ زَ.تَ) (مص ل .) کنایه از: خاموش شدن .

(پُ) [ په . ] (ص .) 1 - سرشار، انباشته . 2 - تمام ، کامل (ماه ). 3 - پیشوندی است
که بر سر اسم یافعل می آید و صفت می سازد. مانند پُرآب ، پُرکار.

( ~.) ( اِ.) 1 - گوشة شال ، روسری . 2 - بخش پایین دامنة لباس . ؛به ~و پای کسی
پیچیدن با ایرادها یا آزارهای پیاپی کسی را به ستوه آوردن .

( ~.) [ په . ] ( اِ.) 1 - پریدن ، پریدن با اسب . 2 - پرواز.

(پَ) [ په . ] ( اِ.) بال مرغ ، آن چه بر تن پرندگان روید. ؛~ و بال گرفتن شاد شدن
، به شوق آمدن . ؛~ و بال کسی را گرفتن از او حمایت کردن .


Forscha - Forscha lug'atida Forscha پر so'zining Forscha ma'nosi nima? Forscha tili bo'limidagi پر so'zi Forscha tilidagi ma'noni yuqoridan o'qingiz mumkin. پر boshqa tillarda ma'noni quyidagidan topishingiz mumkin.

Forscha - Forscha луғатида Forscha پر сўзининг Forscha маъноси нима? Forscha тили бўлимидаги پر сўзи Forscha тилидаги маънони юқоридан ўқингиз мумкин. پر бошқа тилларда маънони қуйидагидан топишингиз мумкин.

Was this article helpful?

93 out of 132 found this helpful